معنی قسمتی از جمله

حل جدول

قسمتی از جمله

فعل

گزاره

فارسی به عربی

جمله

جمله، مجموع


قسمتی

جزیی

فرهنگ معین

جمله

همگی، همه، کلام و سخنی که معنی داشته و کامل باشد (دستور)، سخن، کلام، تماماً، سراسر، خلاصه، مجمل. [خوانش: (جُ لِ) [ع. جمله] (اِ.)]

فارسی به ایتالیایی

جمله

frase

periodo

فرهنگ عمید

جمله

(ادبی) در دستور زبان، کلام و سخنی که مفید معنی بوده و مرکب از مسند و مسندالیه باشد،
(صفت) همه، همگی،
(ضمیر) همه، همگی،
(قید) تماماً،
(اسم) خلاصه،
* جملهٴ شرطیه: (ادبی) در نحو، جمله‌ای که در آن ادات شرط از قبیل آن، «لو» و «لولا» باشد،
* جملهٴ معترضه: جمله‌ای خارج از موضوع که میان کلام وارد شود،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

جمله

رسته، فراز، گزاره

مترادف و متضاد زبان فارسی

جمله

تمام، کاملاً، کل، همه، یکباره، یکسر، یکسره، عبارت، زمره، عداد

فرهنگ فارسی هوشیار

جمله

همگی چیزی، همه، تماماً


من جمله

از جمله آمچه گفته شده از زمزه.


جمله الامر

سخن کوتاه خلاصه فیالجمله: ((جمله الامر باخواص عمل نام نامصفی نمی شاید. )) (خاقانی)

فارسی به آلمانی

جمله

Satz (m), Urteil (n), Verurteilen, Verurteilung (f)

لغت نامه دهخدا

من جمله

من جمله. [م ِ ج ُ ل َ / ل ِ] (از ع، ق مرکب) به معنی از میان و از جمله و از میان همه و تماماً و سراسر. || القصه و حاصل کلام. (ناظم الاطباء).

معادل ابجد

قسمتی از جمله

696

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری